غزل شمارۀ 315
1. از غم، دل حیران چه خبر داشته باشد؟
2. محو تو، ز هجران چه خبر داشته باشد؟
3. آن سرو گل اندام که دلها چمن اوست
4. از خانه به دوشان چه خبر داشته باشد؟
5. از حال تذروان پر و بال شکسته
6. آن سرو خرامان چه خبر داشته باشد؟
7. آن شوخ که در خانۀ آیینه کند سیر
8. از آبله پایان چه خبر داشته باشد؟
9. طفلی که ز مستی نشناسد سر و پا را
10. از بی سر و پایان چه خبر داشته باشد؟
11. هستی ست، که در عشق فراموش شد اول
12. مجنون تو از جان چه خبر داشته باشد؟
13. چون بَهله كف از کار فتاده ست حزین را
14. از دامن جانان چه خبر داشته باشد؟
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده