حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 358

1. از ما فلک دون چه به یغما بستاند؟

2. این سفله چه داده ست که از ما بستاند؟

3. کوثر جگر تشنه فرستد به سؤالش

4. خاری که نم از آبلۀ پا بستاند

5. گر نیست تبسّم، سر دشنام سلامت

6. دل کام خود از لعل شکرخا بستاند

7. سودای کریمان همه سود است که نیسان

8. گوهر عوض قطره ز دریا بستاند

9. از گرسنه چشمان به حذر باش که ساغر

10. هر قطره که خم داد، ز مینا بستاند

11. این است حزین، از کرم ساقی امیدم

12. ما را به یکی جرعه می، از ما بستاند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز گرد خوان نگون فلک طمع نتوان داشت
* که بی ملالت صد غصه یک نواله برآید
شعر کامل
حافظ
* رشک می آید مرا از جامه بر اندام تو
* با تو ای گل جای در یک پیرهن باید مرا
شعر کامل
رهی معیری
* من قدم بیرون نمی‌یارم نهاد از کوی دوست
* دوستان معذور داریدم که پایم در گلست
شعر کامل
سعدی