1. گر به شوخی شرری در پر پروانه زدند

2. آتش عشق مرا در دل دیوانه زدند

3. وقت مستان تو خوش باد که در دیر مغان

4. باده با محتسب شهر، حریفانه زدند

5. جگر خویش فشردند و به ساغر کردند

6. لاله سان، سوختگان تو چو پیمانه زدند

7. دل ارباب وفا بر سر هم ریخته است

8. در حریمی که سر زلف تو را شانه زدند

9. واعظ افسانه چه حاصل که صبوحی زدگان

10. در توفیق به یک نعرۀ مستانه زدند

11. حسن در جلوه گری جان جهانی را سوخت

12. آتش از پرتو این شمع، به کاشانه زدند

13. آتشین چهره بتان را، نبود پروایی

14. صد دهن خنده، به جانبازی پروانه زدند

15. عاشقان را نبود از شجر طور کمی

16. شعله در جان و دل از جلوۀ جانانه زدند

17. شوخ چشمان دل فارغ نگذارند حزین

18. زآشنا عشوه نگاهی، ره بیگانه زدند