غزل شمارۀ 448
1. نه تاب دوری و نه طاقت دیدار می باشد
2. به دل کار محبّت زین سبب دشوار می باشد
3. دلی کو می پرد در حسرت خورشید رخساری
4. نصیبش شبنم آسا دیدۀ بیدار می باشد
5. شد از خطّ عذارت روشن این معنی که در عالم
6. بود گر محرمی آیینه را، زنگار می باشد
7. عزیز من اگر یوسف بود، از خار خار تو
8. گریبان پاره چون گل بر سر بازار می باشد
9. حزین از ناله زحمت می دهی تا کی؟ نمی دانی
10. که بر نازک مزاجان نکهت گل بار می باشد؟
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده