غزل شمارۀ 45
1. چند به غمزه خون کنی خاطر ناشکیب را
2. بر رگ جانم افکنی، طرّۀ دلفریب را؟
3. این ستم دگر بود، کز تف خوی گرم تو
4. گریه به کام دل نشد، عاشق بی نصیب را
5. ناله به زیر لب گره، چند کنم که می زند
6. باد بهار دامنی، آتش عندلیب را
7. از اثر تبسّم غنچۀ ناشکفته اش
8. بلبل گلستان کند، نوگل من ادیب را
9. خنده به زخم من چرا، شور لبت نمی زند؟
10. از نمک کرشمه ات، نیست خبر، رقیب را
11. نیست اگر پسند تو، شیوۀ بی گنه کشی
12. از گنهم حساب کن، شکوۀ بی حسیب را
13. گر مددی کند حزین، فیض دم مسیح ما
14. نیم شبی قضا کنم، نالۀ عندلیب را
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده