حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 5

1. چشم تو برانگیخت ز دل ذوق کهن را

2. در کامِ ورع ریخت می توبه شکن را

3. تا نام شب وصل تو آمد به زبانم

4. چون شمع لبم می مکد از ذوق دهن را

5. در دل شکند یا به لب آید؟ چه صلاح است؟

6. پیچیده خروشی به گلو مرغ چمن را

7. از زندگی بیهده چندان شده ام سیر

8. کز رشتۀ جان ساخته ام تار کفن را

9. از محرمی شانه به آن طرّه چه گل کرد؟

10. کاشفتگیی هست سر زلف سخن را

11. چون عاشق مشتاق، گشاید مژه آغوش

12. در غربت اگر یاد کنم خاک وطن را

13. مشکین سخنی خامه ام انگشت نما کرد

14. از نافه شناسند، غزالان ختن را

15. بر روی تو حیران پریشانی زلفم

16. سنبلکده کرده ست، گریبان سخن را

17. هر کس نفسش بوی دل خسته ندارد

18. از چاه برآورده تهی دلو و رسن را

19. شاید که کند راه غلط، پیک نسیمی

20. بگشای حزین، روزنۀ بيت حزن را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من این تار نگه را حلقه حلقه می‌کنم اما
* شکاری را که من دیدم زیاد است از کمند من
شعر کامل
وحشی بافقی
* سوختم در آتشش چون عود و زانم بیم نیست
* بیم آن دارم که دود من بگیرد دامنش
شعر کامل
سلمان ساوجی
* به دشواری ز رنگ و بو گران جان دست بردارد
* که از سیمای ناخن دیرتر رنگ حنا ریزد
شعر کامل
صائب تبریزی