غزل شمارۀ 552
1. با یار نیست دوری ما را کمی هنوز
2. در عشق محرمیم به نامحرمی هنوز
3. افشرده بود رنگ خزانم بهار را
4. خون می چکد ز ناصيۀ خرّمی هنوز
5. با آنکه گشته ام نمکستان خنده ات
6. نالد دهان زخم، ز بی مرهمی هنوز
7. از جلوۀ تو محفل سوز است سینه ام
8. در دیده می تپد نگه ماتمی هنوز
9. افغان من فسانۀ خواب تغافل است
10. دارد اثر، به نالۀ من همدمی هنوز
11. با آنکه از خدنگ تو چاک است سینه ام
12. چون گل نبرده راه به دل بی غمی هنوز
13. نم در جگر نمانده و چشم ترم حزین
14. از ابر نو بهار ندارد کمی هنوز
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده