غزل شمارۀ 606
1. بر سر زدیم لالۀ داغی به جای گل
2. داریم گریه ای که بود خونبهای گل
3. ما و سرود نالۀ درد آشنای خویش
4. تاکی رسد به خاطر دیر آشنای گل
5. الفت به ساده لوحی ما خنده می زند
6. اما تکیه کرده ایم به عهد و وفای گل
7. ته جرعۀ شراب صبوحی کشیده است
8. از جام غنچۀ تو، لب دلگشای گل
9. شرح حديث ناز و نیاز من است و تو
10. بلبل ترانه ای که سراید برای گل
11. دوران به کام ماست که مرغان مست را
12. خوش دولتی ست سایۀ بال همای گل
13. چون ابر نوبهار ز تاراج دی، حزین
14. گریم به های های که خالی ست جای گل
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده