حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 646

1. خراباتی نژادم دلق شيّادانه ای دارم

2. صراحی در بغل، در آستین پیمانه ای دارم

3. به ناقص فطرتان بخشیده ام دنیا و عقبا را

4. گدای کوی عشقم همّت مردانه ای دارم

5. ز جانان می گریزم، شور استغنا تماشا کن

6. به هجران می ستیزم خوی بی باکانه ای دارم

7. بود پیر خرابات از کرم دست مرا گیرد

8. اگر هشیارم اما لغزش مستانه ای دارم

9. درین دیماه بی برگی شوم همخانه با بلبل

10. که من هم انتظار بی وفا جانانه ای دارم

11. ز یاد نشئۀ حسن دلارام خوش آغوشی

12. چو چشم خوش نگاهان در بغل پیمانه ای دارم

13. حزین از سرگذشت دلکش خود پای کوبانم

14. زبان و گوش محو لذّت افسانه ای دارم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر گدایی کنی از درگه او کن باری
* که گدایان درش را سر سلطانی نیست
شعر کامل
سعدی
* گرت ز دست برآید، چو نخل باش کریم
* ورت ز دست نیاید، چو سرو باش آزاد
شعر کامل
سعدی
* بهار خرمی در پوست دارد نخل بی برگش
* به ظاهر گر چه افسرده است در فصل خزان سودا
شعر کامل
صائب تبریزی