حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 676

1. ز هند تیره دل چون شمع روشنگر برون رفتم

2. به پای خود به این شهر آمدم با سر برون رفتم

3. چو آن شبنم که گیرد جذبۀ خورشید دامانش

4. سبکروحانه بی امداد بال و پر برون رفتم

5. به من نگذاشت دوران سبک سر، قوّت پایی

6. چو موج از سینه، زین دریای بی لنگر برون رفتم

7. نگشت آلودۀ پستیّ همّت دامن پاکم

8. ازین عالم چو خورشید بلند اختر برون رفتم

9. چو شمع بزم کوران تا به کی بیهوده بگدازم؟

10. حزین، از کشور گردون دون پرور برون رفتم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو روح من تو نباشی ز روح ریح چه سود
* بصیرتم چو نبخشی بصر چه سود کند
شعر کامل
مولوی
* آن مه به جانب سفر آهنگ می کند
* صحرا و شهر بر دل ما تنگ می کند
شعر کامل
جامی
* هر که شد محرم دل در حرم یار بماند
* وان که این کار ندانست در انکار بماند
شعر کامل
حافظ