حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 678

1. در آب دیده یا در سینۀ پرآذر اندازم

2. دل بیمار خود را بر کدامین بستر اندازم؟

3. جهان افسرده شد از عشق خون آشام، اشارت کن

4. که این دل مردگان را در رگ جان نشتر اندازم

5. کف خاکستر تفسیده ام در کار محشر کن

6. که دوزخ در بهشت و العطش در کوثر اندازم

7. دل نامهربانت کینۀ عاشق چرا دارد؟

8. اگر رسم وفا عیب است از عالم براندازم

9. قدح پیمای من، داری اگر ذوق کباب دل

10. بفرما تا به داغ دوستی بر اخگر اندازم

11. غبار دل بود، تا کی، کهن ویرانۀ دنيا؟

12. بگو تا کار عالم را به مژگان تر اندازم

13. بساط عشق بازان گرمی هنگامه می خواهد

14. تو چوگان کن کمند زلف را تا من سراندازم

15. حزین از عشق دارم در رگ جان گرمی خونی

16. که در شمشير قاتل پیچ و تاب جوهر اندازم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دلا رفیق سفر بخت نیکخواهت بس
* نسیم روضه شیراز پیک راهت بس
شعر کامل
حافظ
* گر کسی وصف او ز من پرسد
* بیدل از بینشان چه گوید باز
شعر کامل
سعدی
* زلف و خط تو با هم هندوستان وطوطی
* رخسار و خال مشکین کافور و حب فلفل
شعر کامل
سلمان ساوجی