غزل شمارۀ 689
1. هست چو شبنم از خودی، ننگ حجاب بر سرم
2. تا رسد آفتاب من، گرم عتاب بر سرم
3. پیر مغان اشارتم کرد به غسل توبه ای
4. ریخت حریف میکده، جام شراب بر سرم
5. بارد اگر از آسمان برق بلا به راه تو
6. پا نکشم، که شد یکی آتش و آب بر سرم
7. ساقی سنگدل مرا چند بهانه می دهی؟
8. بادۀ ناب در کفت، شور شراب بر سرم
9. وا رهد از کف اجل، جان فسردۀ حزین
10. تیغ کرشمه ای رسد، گر به شتاب بر سرم
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده