حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 735

1. دل به آب خضر و عمر جاودان نسپرده ایم

2. جز به خاک آستانت نقد جان نسپرده ایم

3. حاش لله گل کند بوی شکایت از لبم

4. ما وفاداری به آن نامهربان نسپرده ایم

5. در حریم آشنایی جان و دل بیگانه اند

6. راز پنهان را به این نامحرمان نسپرده ایم

7. می خلد از نیشتر افزون رگ غفلت به دل

8. نبض آگاهی به این خواب گران نسپرده ایم

9. آرزوی جنّت از کوی تو ما را ره نزد

10. در کف اندیشۀ باطل، عنان، نسپرده ایم

11. دوری از حد رفت، رحمی بر دل زار حزین

12. اینقدرها، ما به خود تاب و توان نسپرده ایم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عیبجو دلدادگان را سرزنش ها میکند
* وای اگر با او کند دل آنچه با ما میکند
شعر کامل
رهی معیری
* آن مه طوبی خرام گر بچمن بگذرد
* سرو خرامان برد قامت او را نماز
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* عهد جوانی گذشت، در غم بود و نبود
* نوبت پیری رسید، صد غم دیگر فزود
شعر کامل
شیخ بهایی