غزل شمارۀ 803
1. عشق تو بانگ زد به زمین و زمان همه
2. جستیم ازین خروش ز خواب گران همه
3. از قول «کُن» به ساغر دل باده ریختی
4. ای عالم از شراب لبت کامران همه
5. آیینه دار مهر تو، هر جا که ذرّه ای ست
6. ای پرتو رخ تو به عالم عیان همه
7. در پیش سروناز تو، نازک نهالها
8. بستند دامن از دل و جان بر میان همه
9. در آرزوی جلوۀ سرو بلند تو
10. پر می زند تَذَرْو دل قدسیان همه
11. کثرت حجاب دیدۂ عارف نمی شود
12. دارند بوی یوسف ما کاروان همه
13. بشنو چه خوش سرود حزین، اوحدی ما
14. «ای روشن از رخ تو زمین و زمان همه»
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده