حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 845

1. ز کاوش مژۀ شوخ آتشین خویی

2. به سینه هر گل داغی ست چشم آهویی

3. پیاله می کشم امشب به طاق ابرویی

4. سبو کشان خرابات عشق را هویی

5. ز خون دیده دهم آب کوه و صحرا را

6. به یاد لالۀ رخسار آشنا رویی

7. به شام هجر مرا ذوق اشک و آه بس است

8. چو شمع، شب نگذارم به خاک پهلویی

9. اجل به دادِ ز جان سیرگشتگان نرسید

10. مگر بلند کند عشق دست و بازویی

11. به این خوشیم که فارغ ز ننگ سامان است

12. سری که در غم عشق است وقف زانویی

13. از آن به تیرگی بخت خویش می نازم

14. که نسبتی بودش باسواد گیسویی

15. ز هوش برد جهان را فسانۀ تو حزین

16. شبت دراز به سودای زلف جادویی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شکایت نامه ما سنگ را در گریه می آرد
* مهیای گرستن شو، دگر مکتوب ما بگشا
شعر کامل
صائب تبریزی
* سیلی از گریهٔ من خاست ولی می‌ترسم
* که بلایی رسد آن سرو سهی بالا را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* چشم دل باز کن که جان بینی
* آنچه نادیدنی است آن بینی
شعر کامل
هاتف اصفهانی