حزین لاهیجی_دیوانمثنوی ها (فهرست)

مثنوی شمارۀ 60 : حکایت

1. فرود آمد از تخت شاهی قباد

2. که عمر است کاه و اجل تندباد

3. بیاراست پیرایه بخش جهان

4. سریر کیانی به نوشیروان

5. جوان بود شهزادۀ شیرگیر

6. به بازو تهمتن، به همّت دلیر

7. ز نیرنگ ایّام نادیده رنج

8. سپه بیکران بود و آماده گنج

9. فلک رام بود و جهانش به کام

10. زمین زیر فرمان، زمانش غلام

11. دو پیکر خط بندگی داده بود

12. به خدمت کمر بسته استاده بود

13. به دولت جهاندار باهوش و رای

14. خدا بنده بود و خرد آزمای

15. نبودی سرش پای بند غرور

16. سليمان، گران سر نباشد به مور

17. چو بنشست بر تخت فرماندهی

18. ره عدل بگزید و رسم مهی

19. ز عدل قویدست کشورگشای

20. کشید از میان جور، یکباره پای

21. همایون فرخنده بگشود بال

22. بیاراست ملک و ببخشید مال

23. شدی تلخ گر عیش یک تن ز خلق

24. گره می شدش آب شیرین به حلق

25. یکی گفتش ای خسرو دادگر

26. به عدل این چنین کس نبسته کمر

27. به رنج اندری در رفاه عباد

28. تو را شهریاری که تعلیم داد؟

29. جهاندار، گفتش به عهد صغر

30. که بودم به نخجیرگه با پدر

31. به سنگی سگی را یکی پا شکست

32. به چُستی قضا نیز بگشاد دست

33. شکست از لگد پای آن سنگ زن

34. یکی باره، با سُمّ خارا شکن

35. به تقدیر فرمانده دادگر

36. چه دیدم پس از چند گام دگر

37. که شد در زمین پای یکران نهان

38. نیامد برون، تا شکست استخوان

39. چو دیدم به اندک زمان این سه چیز

40. مهیّا مکافات را با ستیز

41. مرا باز شد دیدۂ اعتبار

42. عجب ماندم از گردش روزگار

43. مروّت کشید آستین دلم

44. شد انصاف نقش نگین دلم

45. برآنم که تا عمر بخشد خدای

46. برون ننهم از جادۀ عدل پای


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن
* وین سر شوریده بازآید به سامان غم مخور
شعر کامل
حافظ
* مرا به گور سپاری مگو وداع وداع
* که گور پرده جمعیت جنان باشد
شعر کامل
مولوی
* بر لعل لبت جان ز سر شرق فشاندن
* سهل است ولی زیره به کرمان نتوان برد
شعر کامل
کمال خجندی