هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 128

1. نگسلد رشتهٔ جان من از آن سرو بلند

2. این چه نخلی‌ست که دارد برگ جان پیوند؟

3. آه! از آن چشم که چون سوی من افگند نگاه

4. چاک‌ها در دلم از خنجر مژگان افگند

5. گر دهم جان به وفایش نپسندد هرگز

6. آه! از آن شوخ جفاپیشهٔ دشوارپسند!

7. گر نگیرد ز سر لطف کرم دست مرا

8. دست کوتاه من و دامن آن سرو بلند

9. منم از چشم تو قانع به نگاهی گاهی

10. ور تمنای میانت به خیالی خرسند

11. صد رهم بینی و نادید کنی، آه از تو!

12. حال من دیدن و این گونه تغافل تا چند؟

13. مهر رخسار تو، چون ذره، پریشانم ساخت

14. شوق خال تو مرا سوخت بر آتش چو سپند

15. شب هجر تو، هلالی، ز خراش دل خویش

16. چاک زد سینه، به نوعی که دل از خود بر کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا به افسوس به پایان نرود عمر عزیز
* همه شب ذکر تو می‌رفت و مکرر می‌شد
شعر کامل
سعدی
* به ادب با همه سر کن که دل شاه و گدا
* در ترازوی مکافات برابر باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* ای صاحب کرامت شکرانه سلامت
* روزی تفقدی کن درویش بی‌نوا را
شعر کامل
حافظ