غزل شمارهٔ 179
1. ای قامتت ز سرو سهی سرفرازتر
2. لعلت ز هرچه شرح دهم دلنوازتر
3. از بهر آن که با تو شبی آورم به روز
4. خواهم شبی ز روز قیامت درازتر
5. جان از تب فراق تو در یک نفس گداخت
6. هرگز تبی نبود ازین جانگدازتر
7. من در رهت نهاده به یاری سر نیاز
8. تو هر زمان ز یاری من بینیازتر
9. در باختیم دنیی و عقبی به عشق پاک
10. در کوی عشق نیست ز ما پاکبازتر
11. دردا! که باز کار هلالی ز دست رفت
12. کارش بساز ای ز همه کارسازتر
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده