هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 185

1. با رخ زرد آمدم سوی رخت ای سرو ناز

2. یعنی آوردم به خاک درگهت سوی نیاز

3. دولت حسن و جوانی یک دو روزی بیش نیست

4. در نیاز ما نگر، چندین به خسن خود مناز

5. عمر بگذشت و شب تاریک هجر آخر نشد

6. یا شبم کوتاه می‌بایست، یا عمرم دراز

7. تاب بیماری ندارم بیش از این‌ها، ای فلک

8. یا نسیم روح‌پرور، یا سموم جان‌گداز

9. مردم چشم هلالی پاک می‌بازد نظر

10. رو متاب، ای نازنین، از مردمان پاک‌باز


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد
* دلبر که در کف او موم است سنگ خارا
شعر کامل
حافظ
* به خون تپیده ز بازوی قاتلی تن من
* که منتی است ز شمشیر او به گردن من
شعر کامل
فروغی بسطامی
* عشق را عقل نمی‌خواست که بیند لیکن
* هیچ عیار نباشد که به زندان نرود
شعر کامل
سعدی