هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 226

1. به یار بی‌وفا عمری وفا کردم ندانستم

2. به امید وفا بر خود جفا کردم ندانستم

3. دل آزاری که هرگز دیده بر مردم نیندازد

4. به سان مردمش در دیده جا کردم ندانستم

5. اگر گفتم که دارد یار من آیین دلجویی

6. معاذالله غلط کردم، خطا کردم، ندانستم

7. بلای جان من آن شوخ و من افتاده در کویش

8. دریغا خانه در کوی بلا کردم ندانستم

9. به هر بیگانهٔ بدخوی او از آشنا بهتر

10. به آن بیگانه خود را آشنا کردم ندانستم

11. گرفتم آن سر زلف و کشیدم و صد گرفتاری

12. به دست خویش خود را مبتلا کردم ندانستم

13. هلالی پیش آن مه شرمسارم زین شکایت‌ها

14. درین معنی به غایت ماجرا کردم ندانستم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نه عمر خضر بماند نه ملک اسکندر
* نزاع بر سر دنیی دون مکن درویش
شعر کامل
حافظ
* ز سوسن بشنو ای ریحان که سوسن صد زبان دارد
* به دشت آب و گل بنگر که پرنقش و نگار آمد
شعر کامل
مولوی
* ای عشق پیش هر کسی نام و لقب داری بسی
* من دوش نام دیگرت کردم که درد بی‌دوا
شعر کامل
مولوی