هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 238

1. هر زمان بر صف خوبان به تماشا گذرم

2. چون رسم پیش تو نتوانم از آن جا گذرم

3. دارم آن سر که به سودای تو بازم سر خویش

4. سر چه کار آید؟ اگر زین سر و سودا گذرم

5. زان خط سبز و لب لعل گذشتن نتوان

6. گر به صد مرتبه از خضر و مسیحا گذرم

7. هم‌نشینا، قدمی چند به من همره شو

8. که برش طاقت آن نیست که تنها گذرم

9. قصر مقصود بلندست، خدایا، سببی

10. که ازین مرحله بر عالم بالا گذرم

11. رشتهٔ مهر تو گر دست دهد همچو مسیح

12. پا به گردن نهم و از سر دنیا گذرم

13. من که امروز هلالی، خوشم از دولت عشق

14. بهتر آن‌ست کز اندیشهٔ فردا گذرم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غلام همت آن رند عافیت سوزم
* که در گداصفتی کیمیاگری داند
شعر کامل
حافظ
* گر گدایی کنی از درگه او کن باری
* که گدایان درش را سر سلطانی نیست
شعر کامل
سعدی
* کس در جهان ندارد یک بنده همچو حافظ
* زیرا که چون تو شاهی کس در جهان ندارد
شعر کامل
حافظ