هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 38

1. شب هجرست و مرگ خویش خواهم از خدا امشب

2. اجل روزی چو سویم خواهد آمد گو بیا امشب

3. چنین دردی که من دارم نخواهم زیست تا فردا

4. بیا، بنشین، که جان خواهم سپرد امروز یا امشب

5. دل و جانی که بود آواره شد دوش از غم هجران

6. دگر یا رب غم هجران چه می‌خواهد ز ما امشب

7. نه سر شد خاک درگاهت نه پا فرسود در راهت

8. مرا چون شمع باید سوخت از سر تا به پا امشب

9. شب آمد باز دور افگند از وصلت هلالی را

10. دریغا شد هلال و آفتاب از هم جدا امشب


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آزمودم مرگ من در زندگیست
* چون رهم زین زندگی پایندگیست
شعر کامل
مولوی
* در بهار از من مرنج ای باغبان گاهی اگر
* یاد از بی برگی فصل خزان آرم تو را
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* تو در آیینه نظر داری و زین بی‌خبری
* که به دیدار تو آیینه نظرها دارد
شعر کامل
فروغی بسطامی