هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6

1. از آن تنهایی ملک غریبی شد هوس ما را

2. که روزی چند نشناسیم ما کس را و کس ما را

3. ز دست ما اگر پابوس خوبان بر نمی‌آید

4. همین دولت که: خاک پای ایشانیم بس ما را

5. به راه محمل جانان چنان بی‌خود نیم امشب

6. که هوش رفته باز آید به فریاد جرس ما را

7. به آب چشم ما پرورده شد خار و خس کویش

8. ولی گل‌های حسرت می‌دمد زان خار و خس ما را

9. گر از دل هر نفس این آه عالم‌سوز برخیزد

10. کسی دیگر نخواهد ساخت با خود هم‌نفس ما را

11. ز دست ما کشیدی طره و صد جا گره بستی

12. که کوته گردد و دیگر نباشد دسترس ما را

13. هلالی، روزگاری شد که دور از گلشن رویش

14. فلک دل تنگ می‌دارد چو مرغان قفس ما را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر از کمند عشقت بروم کجا گریزم
* که خلاص بی تو بندست و حیات بی تو زندان
شعر کامل
سعدی
* تن اگر بیمار شد بر سر میاریدم طبیب
* ای عزیزان کار تن سهل است فکر دل کنید
شعر کامل
جامی
* اگر غفلت نهان در سنگ خارا می کند ما را
* جوانمردست درد عشق، پیدا می کند ما را
شعر کامل
صائب تبریزی