هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 66

1. به هر که قصهٔ دل گفتم دلش خون‌ست

2. تو هم مپرس ز من تا نگویمت چون‌ست

3. منم که درد من از هیچ بی‌دلی کم نیست

4. تویی که ناز تو از هرچه گویم افزون‌ست

5. مگو که خواب اجل بست چشم مردم را

6. که چشم‌بندی آن نرگس پرافسون‌ست

7. همای وصل تو پاینده باد بر سر من

8. که زیر سایهٔ او طالعم همایون‌ست

9. کنون که با توام ای کاش دشمنان مرا

10. خبر دهند که لیلی به کام مجنون‌ست

11. طبیب، گو به علاج مریض عشق مکوش

12. که کار او دگر و کار او دگرگون‌ست

13. هلالی از دهن و قامتش حکایت کن

14. که این علامت ادراک طبع موزون‌ست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو از برگ گلش سنبل دمیدست
* ز حسرت در چمن گل پژمریدست
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* سیل دریا دیده هرگز برنمی گردد به جوی
* نیست ممکن هر که مجنون شد دگر عاقل شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* کار هر دل نیست راز عشق پنهان داشتن
* زور این می می کند چون نار خندان شیشه را
شعر کامل
صائب تبریزی