هلالی جغتایی_دیوانقطعه ها (فهرست)

قطعهٔ شمارهٔ 4

1. چیست آن خسرو سیمین‌بدن زرین‌تاج؟

2. که به شب خانهٔ فولاد نشیمن دارد

3. چو ستون‌ست ولی از مدد خیمه بپاست

4. سیم‌گون‌ست ولی جامه ز آهن دارد

5. بته پیرهن آل عجب شاخ گلی‌ست!

6. که ازو خانهٔ ما زینت گلشن دارد

7. شاهد پرده‌نشینی‌ست که با روی چو ماه

8. در درون‌ست و برون را همه روشن دارد

9. گاهی از آتش دل شعله فتد در جیبش

10. گاهی از باد صبا چاک به دامن دارد

11. هست در خانه که از آن همه شب تا دم صبح

12. که غم سوختن و کشتن و مردن دارد

13. با تن سیمی کافور چو رخ افروزد

14. تاب آتشکده و تابش گلشن دارد

15. شمع طاوس مگر حل کند این مسئله را

16. که دل روشن او حکم دل من دارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عیبجو دلدادگان را سرزنش ها میکند
* وای اگر با او کند دل آنچه با ما میکند
شعر کامل
رهی معیری
* گر من از دوست بنالم نفسم صادق نیست
* خبر از دوست ندارد که ز خود با خبرست
شعر کامل
سعدی
* تا صاحب فرزند نگردی، نتوان یافت
* در عالم ایجاد، حقوق پدری را
شعر کامل
صائب تبریزی