هلالی جغتاییشاه و درویش (فهرست)

شمارهٔ 27 - مناظرهٔ تیر و کمان با یکدیگر

1. شاه تیری که در کمان پیوست

2. چون فکندش بر آسمان پیوست

3. تیر چون دید کز جفای کمان

4. ماند از دست‌بوس شاه جهان

5. بیخود افگند ز آسمان خود را

6. بر زمین زد همان زمان خود را

7. خویشتن را به قصد جنگ‌آراست

8. به کمان گفت: ای کج ناراست

9. از کجی گه بر آتشت دارند

10. گاه اندر کشاکشت دارند

11. شرم دار از قد شکستهٔ خویش

12. وز میان شکسته بستهٔ خویش

13. پیری و بهر دستگیری تو

14. قد من شد عصای پیری تو

15. هست بی من بسی شکست تو را

16. که نگیرد کسی به دست تو را

17. چون ز تیری و کمان سخن گویند

18. نام تو بعد نام من گویند

19. پیش بازوی پردلان ننگی

20. با وجودی که صد من سنگی

21. جانب خود مکش به زور مرا

22. زانکه خواهی فگند دور مرا

23. داری از دست سرکشی کردن

24. طوق و زنجیر و بند در گردن

25. خلق پیشت کشند صد ره بیش

26. تو همان پس روی، نیایی پیش

27. این صفت‌ها طریق پیران نیست

28. لایق طور گوشه‌گیران نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا همی سرخ بود همچو گل سرخ عقیق
* تا همی زرد بودهمچو گل زرد زریر
شعر کامل
فرخی سیستانی
* سروبالایی به صحرا می‌رود
* رفتنش بین تا چه زیبا می‌رود
شعر کامل
سعدی
* ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی
* من چشم ترا مانم تو اشک مرا مانی
شعر کامل
رهی معیری