جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1004

1. سینه شکافم هر سحر کاید صبا زان منزلم

2. باشد خورد زین رهگذر یک لحظه بادی بر دلم

3. چشمم ز خوبان خون فشان دل همدم آه و فغان

4. طبع بلاجو همچنان باشد بدیشان مایلم

5. هستم ز مرغ بسته پر در دامِ زلفش بسته تر

6. بسم الله اینک تیغ اگر خواهد همین دم بسملم

7. زین سان که آیدم دم به دم، زین چشم طوفان بار نم

8. مشکل رسد از موج غم کشتی به سوی ساحلم

9. نبود زبان گویا مرا جز بهر ناله چون درا

10. ای کاش ازین محنت سرا گردون ببندد محملم

11. جانم ز جانان نگسلد پیوند پیمان نگسلد

12. تا رشتۀ جان نگسلد دستش ز دامان نگسلم

13. جامی صفت رفتم فرو در لای خم بی لعل او

14. دستی به من ده ای سبو تا پا برآید از گلم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بفرمان اویست گردان سپهر
* ازو بازگسترده هرجای مهر
شعر کامل
فردوسی
* مژدهٔ وصل توام ساخته بیتاب امشب
* نیست از شادی دیدار مرا خواب امشب
شعر کامل
وحشی بافقی
* اگر مراد نصیحت کنان ما اینست
* که ترک دوست بگویم تصوریست محال
شعر کامل
سعدی