جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1020

1. هستم ز جان غلامت امّا گریز پایم

2. صد بارم ار فروشی بگریزم و بیایم

3. گاهم رقیب خوانی گاهی سگِ درِ خود

4. آن نام را نخواهم وین لطف را نشایم

5. دل را صبوری از تو یک لحظه نیست ممکن

6. صد بارش آزمودم دیگر چه آزمایم

7. بست از تف دلم زنگ آیینه وار گردون

8. اکنون ز صیقلِ آه آن زنگ می زدایم

9. هرگه به قصد قتلم تیر جفا گشایی

10. بهرِ بقای عمرت دست دعاگشایم

11. هر چند با سگانت خوش نیست خودنمایی

12. خود را ز خیلِ ایشان هر لحظه می نمایم

13. هر دم مگو که جامی تاکی سخن گزاری

14. از شوق تست جانا کین نغمه می سرایم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چون آب روی لاله و گل فیض حسن توست
* ای ابر لطف بر من خاکی ببار هم
شعر کامل
حافظ
* گفتیم عشق را به صبوری دوا کنیم
* هر روز عشق بیشتر و صبر کمترست
شعر کامل
سعدی
* مرا در مجلس خوبان سماع انس کی باشد
* که چون سروی برقص آید مرا از رقص وا دارد
شعر کامل
خواجوی کرمانی