جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1034

1. عمریست دل به مهر وفای تو بسته ایم

2. پیوند با تو کرده و از خود گسسته ایم

3. زهّاد و خلد نسیه و اوباش و عیش نقد

4. ما خود به دولت غمت از هر دو رسته ایم

5. ما را چو در حریم وصال تو راه نیست

6. دل پر امید بر سرِ راهی نشسته ایم

7. با خود خیال و آرزویی بسته هر کسی

8. ما دیده از دو عالم و دل در تو بسته ایم

9. بس خسته خاطریم ز بیداد تو ولی

10. هرگز دلت به تیغ شکایت نخسته ایم

11. چون صوفیان که نکتۀ توحید بشنوند

12. هرجا گذشته ذکر تو از جای جسته ایم

13. گفتم شکسته ای دل جامی به عشوه گفت

14. آخر چه شد نه جام مرصّع شکسته ایم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دولتی را که نباشد غم از آسیب زوال
* بی تکلف بشنو دولت درویشان است
شعر کامل
حافظ
* چو فرد آینه با کاینات یکرو باش
* که شد سیاه رخ کاغذ از دورویی ها
شعر کامل
صائب تبریزی
* بر پاره کاغذی دو سه مدی توان کشید
* دشنام و هر چه هست غرض یادگار تست
شعر کامل
وحشی بافقی