غزل شمارۀ 1161
1. گاهی که کشی تیغ نهم گردنِ تسلیم
2. هر بی سر و پا را نکشی زین بُوَدم بیم
3. بر اهل دل آموختن حرف غمت را
4. شد سینۀ ناخن زده ام تختۀ تعلیم
5. مستخرج احکام شهیدان فراغت
6. از خون دل و دیده کشد جدول تقویم
7. هر جا که درافتد سخن سدره و طوبا
8. ذکر قد رعنای تو والاست به تقدیم
9. جنّت طلبان گر لب شیرین تو بینند
10. در کام همه تلخ شود کوثر و تسنیم
11. زد کلک مصوّر پی تصویر خط تو
12. مشکين الفی چند رقم بر ورق سیم
13. جامی کند از تنگدلی یاد دهانت
14. هر جا که برو تنگ شود قافیۀ میم
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده