غزل شمارۀ 1167
1. چون منِ بی صبر و دل خواهم که آن رو بنگرم
2. اول از بیمِ رقیب این سو و آن سو بنگرم
3. سوزدم جان ز آرزوی آن خط و عارض به باغ
4. سایۀ سنبل چو بر گل های خودرو بنگرم
5. بر میان صد رشتۀ جان با کمر بستی گره
6. تا به کی چندین گره بسته به یک مو بنگرم
7. روی من به گفته ای با ماه رخصت ده دمی
8. تا گشایم برقع و روی تو نیکو بنگرم
9. من همی میرم پسِ زانوی غم در بزم عیش
10. تاکیت با این و آن زانو به زانو بنگرم
11. در تماشای تو حیرانم ندانم چون کنم
12. زلف و رخ يا خال و خط یا چشم و ابرو بنگرم
13. چند گوی از زخم چوگان تو باشد بهره مند
14. من ز حسرت اشک ریزان دور در کو بنگرم
15. بر لبِ جو یک زمان بنشین که پنهان از رقیب
16. عکسِ رخسار ترا افتاده در جو بنگرم
17. در دل جامی چو ناوک می زنی بهر خدای
18. سخت تر می کش کمان تا زور بازو بنگرم
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده