جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1310

1. داری به جان من کمین ای من کمین هندوی تو

2. خوی تو گر هست این چنین صد جان فدای خوی تو

3. گه بر درِ بتخانه ام که در حریم خانقه

4. القصّه گردم در به در دایم به جُست و جوی تو

5. بادا ز زخم ناوکت در سینه صد روزن مرا

6. باشد که افتد پرتوی از آفتاب روی تو

7. روز و جفای چاوشان شب ها و بیم پاسبان

8. یارب من آزرده جان کی راه یابم سوی تو

9. یکباره دل برداشتم از قیل و قال مدرسه

10. زین پس به کنج میکده ماییم و گفت وگوی تو

11. تا کی چو زاهد بی جهت آریم سوی قبله رو

12. محراب طاعت بس بود ما را خم ابروی تو

13. جامی کی از خاک درت محروم ماندی این چنین

14. گر آب رویی داشتی پیش سگان کوی تو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران
* کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
شعر کامل
سعدی
* گر به صد منزل فراق افتد میان ما و دوست
* همچنانش در میان جان شیرین منزلست
شعر کامل
سعدی
* ای غایب از نظر به خدا می‌سپارمت
* جانم بسوختی و به دل دوست دارمت
شعر کامل
حافظ