جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1335

1. تا نمودست سر از طرف کله کاکل او

2. روز بر کج کُلهان کرده سیه کاکل تو

3. بر سرِ موكب خورشید جبینان تو شهی

4. هندوی چتر گشاید بر شه کاکل تو

5. رفت بر باد هوا رشتۀ جمعیّت ما

6. می ندارد سرِ این رشته نگه کاکل تو

7. دل به فکر ذقن تست دریغا که نشد

8. دستگیر دل افتاده به چَه کاکل تو

9. تا سوی خویش کشد دل ز همه روی زمین

10. رسن آویخته از طارم مه کاکل تو

11. سر نتابند هنوز از ره تو مسکینان

12. با همه سر که فگنده است به ره کاکل تو

13. چون رهد جامی ازین سان که شود دام رهش

14. گه خط سبز تو گه زلف تو گه کاکل تو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای که گفتی هیچ مشکل چون فراق یار نیست
* گر امید وصل باشد همچنان دشوار نیست
شعر کامل
سعدی
* مکن شتاب به رفتن که می رود جانم
* اگرچه عمری و نبود عجب شتاب از تو
شعر کامل
جامی
* بگو به خازن جنت که خاک این مجلس
* به تحفه بر سوی فردوس و عود مجمر کن
شعر کامل
حافظ