جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1337

1. زلفت که رفت رونق مشک سیاه ازو

2. مشکین شود نفس چو برآریم آه ازو

3. دارد دل از عنایت تو چشم یک نگاه

4. چندین مدار چشم عنایت نگاه ازو

5. این مهر نیست ماه رُخت کرد جلوه ای

6. عکسی گرفت آینۀ صبحگاه ازو

7. زندان اهل دل بود این کاخ زرنگار

8. خوشوقت عارفی که به در برد راه ازو

9. زین سان که زلف تو سرِ چاه ذقن نهفت

10. بس مرد رهنورد که افتد به چاه ازو

11. چون ابر نوبهار به خاکم چو بگذری

12. خیزد فغان و آه به جای گیاه ازو

13. جامی اگر ز لطف تو عذر گناه خواست

14. لطفی نما و در گذران این گناه ازو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عارض از کافور و زلف از مشک داشت
* لعل سیراب از لبش لب خشک داشت
شعر کامل
عطار
* تا خار غم عشقت آویخته در دامن
* کوته نظری باشد رفتن به گلستان‌ها
شعر کامل
سعدی
* من اول روز دانستم که با شیرین درافتادم
* که چون فرهاد باید شست دست از جان شیرینم
شعر کامل
سعدی