جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1354

1. ای بر سریر حُسنِ جم آیین و کیْ شکوه

2. از سنگ جور و بار غمت پشت ما به کوه

3. پیش درت به خاک مذلّت فتاده است

4. گر تاج شوکتست و گر افسر شکوه

5. سرّی که نانوشته همی خواندم از رُخت

6. خطّ تو شرح داد عَلى احسن الوجوه

7. ای جسته حلّ مشکل ما ز اهل صومعه

8. باز آ که این گره نگشاید از آن گروه

9. جامی به سعی خویش ز جانان خبر نیافت

10. و يا معشر الاحبّة بالله خبروه


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مبادا هیچ کس را روز سختی در کمین یارب
* دل گندم دو نیم از بیم سنگ آسیا گردد
شعر کامل
صائب تبریزی
* زمین آمد از سم اسپان به جوش
* به ابر اندر آمد فغان و خروش
شعر کامل
فردوسی
* می شود از سنگ طفلان چون تن مجنون کبود
* خال لیلی جامه در نیل مصیبت می زند
شعر کامل
صائب تبریزی