جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1379

1. آیینه باش و عکس رُخش بین در آینه

2. مشنو خبر که نیست خبر چون معاینه

3. گفتم توان جمال تو دیدن به عشوه گفت

4. گر صاف دل چو آینه باشی هر آینه

5. ذرّات کَوْن آینه های جمال اوست

6. نقشی دگر نموده رخش در هر آیه

7. صوفی تو خرقه پوشی و ما رند و جرعه نوش

8. مابیننا و بینک الّا مباينه

9. جامی چو در تلاطم بحر قدم فتاد

10. فارغ شد از تموّج احداث کاینه


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم
* شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم
شعر کامل
سعدی
* بترس از خدا و میازار کس
* ره رستگاری همین است و بس
شعر کامل
فردوسی
* چه لطیفست قبا بر تن چون سرو روانت
* آه اگر چون کمرم دست رسیدی به میانت
شعر کامل
سعدی