جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1388

1. ای سر زلف تو گره بر گره

2. در دل ما صد گره از هر گره

3. کار فروبستۀ ما را بود

4. با سرِ زلف تو برابر گره

5. قدّ من و رشتۀ جان از غمت

6. هست یکی حلقه و دیگر گره

7. می نهد از عارض و زلفت صبا

8. بر سمن از غالیۀ تر گره

9. طرّۀ شمشاد بود کاکلت

10. بسته به بالای صنوبر گره

11. آن نه حبابست که بی لعل تو

12. باده شود در دل ساغر گره

13. گفتۀ جامی ز سرِ زلف تو

14. رشتۀ سحرست سراسر گره


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به سایه خفته بدم دی که یارم آمد و گفت
* چه خفته ای که رسید آفتاب در سایه
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* تبسمی ز لب دلفریب او دیدم
* که هر چه با دل من کرد آن تبسم کرد
شعر کامل
وحشی بافقی
* حافظ ز دیده دانه اشکی همی‌فشان
* باشد که مرغ وصل کند قصد دام ما
شعر کامل
حافظ