جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1399

1. کیست می آید قبا پوشیده دامن برزده

2. شکل شهر آشوب او آتش به عالم برزده

3. کرده در دینِ مسلمانان هزاران رخنه بیش

4. هر خدنگ فتنه ای کز غمزه آن کافر زده

5. کی برآید ماه با خورشید عالمتاب او

6. گر زند بر ماه تابان طعنه ای برخور زده

7. روبه راه از قامت اویم من بی صبر و دل

8. گرچه در هر گام راه بیدلی دیگر زده

9. دردسر کم ده طبیبا چون ز مرهم خوش ترست

10. زخم آن سنگی که در بانش مرا بر سر زده

11. دم به دم خون می رود از چشم پر نم تا مرا

12. بر رگِ جان غمزۀ خونریز او نشتر زده

13. هر کجا نوشیده جامی باده با یاران نخست

14. بوسه ها از شوق لعلش بر لب ساغر زده


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مدار نقطه بینش ز خال توست مرا
* که قدر گوهر یک دانه جوهری داند
شعر کامل
حافظ
* هرکس زخوان قسمت خود رزق می خورد
* از کم بضاعتی خجل ازمیهمان مباش
شعر کامل
صائب تبریزی
* چو در دست است رودی خوش بزن مطرب سرودی خوش
* که دست افشان غزل خوانیم و پاکوبان سر اندازیم
شعر کامل
حافظ