جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1422

1. رُخت را مه نخوانند اهل توجیه

2. که روشن نیست چندان وجه تشبیه

3. مکن از خوان وصلت منع سایل

4. که خارج باشد از قانون توجيه

5. غمت با دل دو حرف آمد ز یک جنس

6. که آن مُدغم بود این مُدغم فيه

7. اگر حاجت به شمع افتد شبت را

8. زجان رشته دهم وز چشم دل پیه

9. چه سان آیم برون از تیه عشقت

10. که موسی بود سرگردان در آن تیه

11. چوها چشمم همه کردم بدین حرف

12. ترا بر انتظارِ خویش تنبیه

13. مِس خود را مکن جامی زراندود

14. که پیش ناقدان خوش نیست تمويه


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سپاس از جهاندار هر دو جهان
* شناسندهٔ آشکار و نهان
شعر کامل
فردوسی
* ای خوشا خلعت نوروزی بستان افروز
* جامه از اطلس زنگاری و تاج از مخمل
شعر کامل
وحشی بافقی
* می کند کار خرد، نفس چو گردید مطیع
* دزد چون شحنه شود امن کند عالم را
شعر کامل
صائب تبریزی