غزل شمارۀ 1474
1. هوای نیكوان عیش است و شادی
2. مرادِ عشق بازان نامرادی
3. فداک یاغراب البین روحی
4. فان سعاد قد هویت بعادی
5. به وصل دوست لطفش رهنمون گشت
6. ولكن عاقنی کيد الاعادی
7. به سوی ما به چشم لطف دیدی
8. به روی مادرِ رحمت گشادی
9. خيالک مونسی فی کلّ وادِ
10. و وصلک مقصدی فی کلّ نادی
11. دلم صد پاره و هر پاره صد داغ
12. فوادی وا فوادی وا فوادی
13. همین فریاد دارد جامی از تو
14. که جان داد از غم و دادش ندادی
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده