جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1496

1. می زد صفير شوق خزان دیده بلبلی

2. می رفت در حقیقت حالش تأمّلی

3. گفتا ز سرّ نالۀ من آگهی نیافت

4. جز بلبلی که داد ز کف دامن گلی

5. به لطف قدّو نکهت زلفت نیافتیم

6. برطرف جوی سروی و در باغ سنبلی

7. گشتم چو خاک پست و نکردی چو آفتاب

8. هرگز ز اوج طارمِ عزّت تنزّلی

9. آمد علاج علّت دل بوسه ای زتو

10. ای وای اگر کند لب لعلت تعلّلی

11. چیزی بجز خیال ز من در میان نماند

12. تا دارم از میان تو با خود تخیّلی

13. خَم گشت پشت طاقت جامی ز بار دل

14. بیچاره عاشقی که ندارد تحمّلی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از آن پس نمیرم که من زنده‌ام
* که تخم سخن من پراگنده‌ام
شعر کامل
فردوسی
* انصاف نباشد که من خسته رنجور
* پروانه او باشم و او شمع جماعت
شعر کامل
سعدی
* مر غول را برافشان یعنی به رغم سنبل
* گرد چمن بخوری همچون صبا بگردان
شعر کامل
حافظ