جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1527

1. هر سرِ مو بر تن من گر زبانی داشتی

2. از غم عشق تو فریاد و فغانی داشتی

3. بستر راحت نخواهم ای خوش آن شب ها که من

4. بر درت بالین ز خاک آستانی داشتی

5. داشتی معذور ناصح بی خودی های مرا

6. گر چو من دل در کف نامهربانی داشتی

7. سرو را با قدّ رعنای تو بودی نسبتی

8. گر زگل رخسار وز غنچه دهانی داشتی

9. گر به نقد جان توانستی خریدن وصل دوست

10. طالب وصل تو بودی هر که جانی داشتی

11. من به بيماریِ خود خوش بودمی گر زانکه تو

12. گوشۀ چشمی به حال ناتوانی داشتی

13. با دو روز زندگی جامی نشد سير از غمت

14. وه چه خوش بودی که عمر جاودانی داشتی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
* چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما
شعر کامل
حافظ
* دل من رای تو دارد سر سودای تو دارد
* رخ فرسوده زردم غم صفرای تو دارد
شعر کامل
مولوی
* بر برگ گل به خون شقایق نوشته‌اند
* کان کس که پخته شد می چون ارغوان گرفت
شعر کامل
حافظ