جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 227

1. چو یار دور چه سود ار بهار نزدیک است

2. جدا ز صحبت او گُل به خار نزدیک است

3. دیارم آن سرِ کویست و یارم آن سرِ کوی

4. خوشا کسی که به یار و دیار نزدیک است

5. خدای را ز سرم سایه دور دار ای هجر

6. که روزم از تو به شب های تار نزدیک است

7. نماند صبر ولى موعد وصال رسید

8. شکست کشتیم امّا کنار نزدیک است

9. بسوخت ز آتش دوری دلم ولی دارم

10. به این خیال تسلّا که یار نزدیک است

11. به کار شاهد و می شغل جو دلا و مترس

12. ز شیخ شهر که او هم به کار نزدیک است

13. رسید نظم تو جامی به گوش یار آری

14. به گوش شاه دُرِ شاهوار نزدیک است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خضر دارد داغها بر دل ز استغنای من
* روی آب زندگی را برزمین مالیده ام
شعر کامل
صائب تبریزی
* آن چه بر من کارها را سخت می‌سازد مدام
* بی‌ثباتی‌های صبر سست بنیاد منست
شعر کامل
محتشم کاشانی
* کی توانستی ز شور عندلیبان خواب کرد؟
* از شکوفه گر نبودی پنبه در گوش بهار
شعر کامل
صائب تبریزی