غزل شمارۀ 281
1. بی جمالت صوت مطرب مایۀ درد و غم است
2. بی رخ گل نغمۀ بلبل نفیر ماتم است
3. کی به قانون طرب گردد مرا آهنگ راست
4. این چنین کز بار دل چون چنگ پشت من خم است
5. بر رُخت خوی هست عکس قطره های اشک من
6. با چکیده بر سمن باران و بر گل شبنم است
7. درد هجران را نباشد نسبتی با رنج مرگ
8. درد هجران، روزگاران، رنج مردن یکدم است
9. هر طبیبی را که پرسیدم علاج عشق گفت
10. درد عاشق بی مداوا، داغ او بی مرهم است
11. خانه ام را سقف غم، دیوار محنت، در بلاست
12. کس چنین خانه ندیده تا بنای عالم است
13. عاشقان بسیار داری گرچه جامی از همه
14. کم بود در دام تو چون او گرفتاری کم است
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده