غزل شمارۀ 381
1. کهن رواق فلک منزل اقامت نیست
2. حریم کج روشان جای استقامت نیست
3. نشسته شاد به بزم طرب بدان ماند
4. که خواجه معتقد نشأۀ قیامت نیست
5. به شیخ شهر شو ای ساکت کرامت جوی
6. که رند مصطبه را طاقت کرامت نیست
7. زغير باده پرستی دلا پشیمان باش
8. که توبه پیش محقق بجز ندامت نیست
9. به حکم عقل بود عاشقی جنایت لیک
10. جنایتی که درو بر کسی غرامت نیست
11. بود علامت عرفان ز اعتراض اعراض
12. نه عارف است مقلد کش این علامت نیست
13. به چار سوی ملامت قدم منه جامی
14. که مأمنی بِهَت از گوشۀ سلامت نیست
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده