جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 422

1. ز ایوان کاخ میکده آمد على الصباح

2. مرغی گرفته نامۀ اقبال در جناح

3. مضمونش آنکه هر که نه مَىْ را مباح داشت

4. خونش بود به فتوی پیر مغان مباح

5. سرنامۀ فلاح چه باشد شراب لعل

6. يا معشر الاجنّة حَيّوا على الفلاح

7. صدر و صفِ فعال نباشد به بزم عشق

8. از هر که خواست ساقی ما کرد افتتاح

9. اقداح راح راحت روح توکی شود

10. انْ لَمْ تَكُنْ تَناولْها من يَد الْملاح

11. خالی نه ایم از توصباح و رواح هم

12. ای هم صباح ما ز تو فرخنده هم رواح

13. جامی به بزم اهل صفا می روی نخست

14. دل پاک کن ز وسوسۀ توبه و صلاح


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گویند سنگ لعل شود در مقام صبر
* آری شود ولیک به خون جگر شود
شعر کامل
حافظ
* به شعر حافظ شیراز می‌رقصند و می‌نازند
* سیه چشمان کشمیری و ترکان سمرقندی
شعر کامل
حافظ
* به پوشیدن ستر درویش کوش
* که ستر خدایت بود پرده پوش
شعر کامل
سعدی