جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 493

1. جان از آن لب ها حکایت می کند

2. طوطی از شکر روایت می کند

3. هرکه می گوید حدیث سلسبيل

4. زان لب نوشین کنایت می کند

5. از رقیبان می کند پهلو تهى

6. جانب ما را رعایت می کند

7. چشم شوخش می کشد تیغ جفا

8. لعل جان بخشش حمایت می کند

9. دور از آن لب جان یکی نالان نی است

10. «بشنو از نی چون حکایت می کند»

11. زان لب همچون شکر مانده جدا

12. «از جدایی ها شکایت می کند»

13. قتل جامی را چه حاجت زخم تیغ

14. غمزه ای او را کفایت می کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هیچ وقت از گرو باده نیامد بیرون
* از سر پنبه میناست مگر دستارم؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود
* در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
شعر کامل
حافظ
* اول کسی که ریخته است آب روی من
* اشک است کش به خون جگر پروریده‌ام
شعر کامل
سلمان ساوجی