جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 496

1. آن مه به جانب سفر آهنگ می کند

2. صحرا و شهر بر دل ما تنگ می کند

3. این نامه بر به مجلس او نام من مبر

4. کز گفت و گوی نام منش ننگ می کند

5. شرح کمال شوق همین بس که چشم من

6. عنوان این صحیفه به خون رنگ می کند

7. عاشق فشانده جان به ره کعبۀ مراد

8. زاهد نشسته پرسش فرسنگ می کند

9. صد جنگ می کنیم به امید یک صفا

10. چون می بریم نام صفا جنگ می کند

11. نشنیده ای به سمع قبول ارچه محتسب

12. منع سماع بانگ نی و چنگ می کند

13. جامی کند به سخت دلی یار را عتاب

14. جام تنک مجادله با سنگ می کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به هیچ دور نخواهند یافت هشیارش
* چنین که حافظ ما مست باده ازل است
شعر کامل
حافظ
* شراب ارغوانی را گلاب اندر قدح ریزیم
* نسیم عطرگردان را شِکَر در مجمر اندازیم
شعر کامل
حافظ
* آن خط عنبرشکن بر برگ گل دانی چراست
* نافه مشکست کاندر جیب نسرین کرده‌اند
شعر کامل
خواجوی کرمانی