غزل شمارۀ 513
1. مرا بر هر زمین کز دیده اشک لاله گون آید
2. دمد زآنجا گُل حسرت وز آن گُل بوی خون آید
3. شبی خواهم به خواب آید مرا آن ماه رو لیکن
4. کسی را کز چنان رو دور ماند خواب چون آید
5. خدا را ای فسونگر دردسر کم ده که هجر او
6. نه زآن سان برد خوابم كان به تعویذ و فسون آید
7. اگر گردون بهم سنجد غمِ مجنون و دردِ من
8. نه مردم گرنه دردم از غمِ مجنون فزون آید
9. نوای سازِ عشرت بزمِ خسرو را بود لایق
10. صدای ناله بس فرهاد را کز بیستون آید
11. خرامان می رسد وز شوق خواهم سینه بشکافم
12. که با آن قامتِ رعنا به جان و دل درون آید
13. مرنج ار جامی از خاک درت آوارگی جوید
14. که بخت خوابناک او را بدينها رهنمون آید
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده