جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 535

1. دوش در بزم گدا شاه فرود آمده بود

2. نور نازل شده و ماه فرود آمده بود

3. نازنینی به صف خاک نشینان نیاز

4. از سریر شرف و جاه فرود آمده بود

5. زآسمان بر من محنت زده از رحمت و لطف

6. آیتی بود که ناگاه فرود آمده بود

7. گرچه شاهان به هوا خواهی او خاسته اند

8. پیش درویش هواخواه فرود آمده بود

9. عمرها بهر زمین بوسی خیل و حشمش

10. خیل اشکم به سرِ راه فرود آمده بود

11. کردم آهی ز غمش آتش صد خرمن شد

12. هر کجا دودی از آن آه فرود آمده بود

13. در چمن بی قد آن سرو سهی جامی را

14. خاطر از همت کوتاه فرود آمده بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مگر آدمی نبودی که اسیر دیو ماندی
* که فرشته ره ندارد به مقام آدمیت
شعر کامل
سعدی
* شب فراق که داند که تا سحر چند است
* مگر کسی که به زندان عشق دربند است
شعر کامل
سعدی
* تو را که گفت که سعدی نه مرد عشق تو باشد
* گر از وفات بگردم درست شد که نه مردم
شعر کامل
سعدی